آوخ...
دوشنبه, ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ۰۸:۲۹ ق.ظ
آوخ که اشگ چشم من کارگر نشد
قطره آب مگر به سنگ کارگر شود
گفتم نرو بمان ، لااقل درنگ کن
رفت...چه رفتنی...جان از بدن به در شود
علی مومنی
۰۲/۰۹/۱۳
آوخ که اشگ چشم من کارگر نشد
قطره آب مگر به سنگ کارگر شود
گفتم نرو بمان ، لااقل درنگ کن
رفت...چه رفتنی...جان از بدن به در شود
علی مومنی