ای دلت شکسته ترین دل ، کجایی بیا
مردم از این همه فراق و جدایی بیا
به بهای عمر می خرم غم نگاهت را
تو فقط ضامن آبروی مایی بیا
دلم به اندازه غروب شهر گرفته ست
ای دل غمین تر از غروب جدایی بیا
ما نیز هزار نامه نوشته ایم برای تو ،
چو مسلم در بلاد کوفه تنهایی بیا
هر چه کردم که دلم صاف شود نشد آقا
بیخیال من ، تو که تاج سر مایی بیا
اگرچه ورد زبانم ندای یا مهدی است
معترفم شدم ، آدم ریایی ، بیا
من که با سنگ گنه شکسته ام دل تو
باز محرم ببخش مرا ، به عطایی ، بیا
علی مومنی اسکندری